کد مطلب:260209
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:325
دلسوزی و مراقبت نسبت به شیعیان
امام حسن عسكری علیه السلام همچون دیگر امامان و برگزیدگان الهی كه همگی مظهر رحمت و لطف بی منتهای خداوند بشمار می آیند، با قلبی آكنده از مهر و دلی سرشار از محبت، مراقب حال شیعیان خود بوده و در سختی ها و بروز شبهات، با دادن تذكرات و نوشتن نامه های هشداربخش و بیدار كننده، از انحراف آنان جلوگیری می فرمودند.
- در همین باره شخصی به نام محمد بن ربیع شیبانی نقل كرد كه من در اهواز با یكی از زرتشتیان مباحثه و مناظره ای داشتم و سپس به سامراء آمدم، در حالی كه برخی گفتارها و شبهات آن مرد زرتشتی در دلم رخنه كرده و نسبت به توحید الهی تردید برایم ایجاد كرده بود.
روزی بر در خانه ی احمد بن خضیب نشسته بودم كه حضرت ابومحمد علیه السلام از دار عامه - منزلی كه محل مراجعه ی عموم مردم بود - خارج گشته رو به من آورده و با انگشت سبابه ی خود اشاره فرمود: «أحد أحد فوحده» - خدا یگانه است، خدا یگانه است پس او را یگانه بدان -
[ صفحه 46]
و من با شنیدن این سخن بیهوش گشته و افتادم. [1] .
- خود آن بزرگوار در نامه ای كه به اسحاق بن اسماعیل نیشابوری نگاشته است می فرماید:
«من به خاطر رقت قلبی كه نسبت به شما دارم، و به سبب اینكه دوست دارم همگی در دنیا و آخرت به آرزوهایتان دست یابید و در هر دو سرا با ما باشید، می خواهم كه خداوند جل و علا مرا فراخواند.» [2] .
- و در جای دیگر از همین نامه خطاب به شیعیان می نویسد:
«در آنچه به نفع شما یا به زیان شما بود بین ما و شما سخن به درازا كشید، و اگر نبود كه از جانب خدا باید نعمت دین بر شما تمام می گشت، هرگز بعد از شهادت پدرم علیه السلام هیچ نوشته ای بسوی تان نمی فرستادم و هیچ كلامی از من نمی شنیدید. شما از سرانجام كار خویش در غفلت و بی خبری هستید.» [3] .
- در همین راستاست كه حضرت علیه السلام در جواب یكی از دوستان خود كه درباره ی اختلاف موالی در امامت او برایش نامه نوشته است می نگارد:
«هیچكس بیشتر از آنچه سید رسولان و پیغمبر خاتم حضرت محمد صلی الله علیه و آله، آیه و نشانه و دلیل بر نبوت خود اقامه كرد نمی تواند اقامه
[ صفحه 47]
كند، با این همه او را ساحر و كاهن و دروغگو نامیدند... پس آنكس را كه در گمراهی به چپ و راست می رود واگذار كه چوپان هرگاه اراده كند می تواند گله اش را با كمترین سعی جمع كند.
اما آنچه درباره ی اختلاف موالی نوشته ای، اگر درباره ی وصیت امام پیشین و بزرگتر بودن امام بعدی در بین فرزندان اوست كه هیچ تردیدی جا ندارد - چون هم وصیت صورت گرفته و هم بعد از فوت ابوجعفر، فرزند بزرگتر بودن منحصر در اوست -» [4] .
[1] كافي، جلد 2، صفحه ي 445، حديث 20.
[2] رجال كشي، صفحه ي 483.
[3] مصدر پيشين.
[4] كشف الغمه، جلد 3، صفحه ي 293 - مختار خرائج، صفحه ي 291.